با کیسه های خرید از یک میوه فروشی خارج می شودو در پیاده رو قدم می زند .موبایل اش زنگ می زند به سختی موبایلش را از جیبش در می آورد با نگاهی به صحفه نمایشگرش شماره یک اشنای مهربان بود .گفتم در خیابانم بعدا. زنگ میزنم. زن مجذوب آشپزی کردن ظریفانه است.دسته سیر سبز ساطوری شد و در ماهیتابه. روغن زیتون داغ ریخته می شود ، زردچوبه بر رویش می پاشد،گوجه نیم آب پز شده که بخاردارد پوست کنده می شود. قاشق رب در لیوان آب داغ فرو می رود.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت